بعد از تزریق سینووکس، یک جزء قرآن می خوانم

  بیشتر از دو سالی هست که ام.اس را می شناسم.
 روزهای اول خیلی برایم سخت به نظر می رسید. چون حتی از اسمش هم وحشت داشتم. ولی خدا را شکر با گذر زمان و تجربه ی زندگی با ام.اس، خیلی زود، شرایط برایم عادی شد.

من به کسی نگفتم که ام.اس دارم. فقط همسرم و پسرم در جریان هستند. بیماری ام از نوع پیشرونده نیست. من کاملا زندگی ام نرمال است و تا به حال هیچ مشکلی از سمت بیماری برایم پیش نیامده است. پس دلیلی برای صحبت کردن در مورد آن یا تمرکز بیش از حد روی این بیماری نمیبینم. و باز هم دوست دارم خدا را شکر کنم که شرایط خوب و عادی است.

من دبیر آموزش و پرورش هستم. ام.اس حتی کوچک ترین تاثیری هم روی شغلم نگذاشته است. یک خانمی با روحیه ی بسیار عالی و شاد و  امیدوارم از این به بعد هم لحظه های زندگی ام در کنار کسانی که دوستشان دارم، آرام سپری شود.

به جرات می توانم بگویم با آمدن ام.اس تفاوتی در زندگی ام احساس نکرده ام اتفاقا بعد از بیماری خیلی شادتر و با روحیه تر شده ام، بیشتر قدر سلامتی و زندگی ام را  میدانم، خیلی ساده تر اگر بخواهم بگویم، خودم را بیشتر از قبل دوست دارم و همیشه شاکر خداوند هستم چرا که شرایط می توانست بدتر هم بشود.

با ام.اس به راحتی میتوان کنار آمد. جریان حال خوب در جسم و روح آدم که قطعا در کیفیت کلی زندگی نیز تاثیر میگذارد بهترین راهکار برای دوستی با ام‌.اس است.

من روحیه ی خوبم را مدیون قرآن و دعاهایی که میخوانم هستم. هر هفته یک جزء از قرآن را میخوانم در واقع روزی که سینووکس را تزریق میکنم یک جزء را شروع میکنم و برای شفای همه ی مریض ها مخصوصا بیماران ام.اس دعا می کنم. و از خدای مهربان می خواهم ما را یاری کند که تا پایان عمر روی پاهای خودمان بایستیم. راستش دلم میخواهد بگویم من شفا را در خواندن قرآن میبینم.  

و اما در آخر تعریف من از امید یعنی روزهای خوب


Facebook    Google    LinkedIn    Twitter

برچسب ها

  

فرم همراهی

سفارش قلک

تخلیه قلک

بنر همدردی