مقالات » دلنوشته های همیاران امید (بیماران ام اس)
دلنوشته ۵
من نه تنها بیماری ام را پنهان نمیکنم بلکه درباره ی ام.اس به دیگران توضیح میدهم. من آذر همايون پور هستم از مهر سال ٩٠ درگير بيماري ام اس هستم . در ابتدا هيچ چيز از اين بيماري آزارم نميداد به جز ...
1494دلنوشته ۴
ام.اس اعتقاد و ایمانم را به خدا بیشتر کرده است در آبان سال ۹۳ اولین علائم به صورت بی حسی و گز گز در پاهایم شروع شد. با جستجو درباره ی این مشخصات و بعد از چندین تشخیص افتراقی، بالاخره به ...
1765دلنوشته ۳
بیماری ام از سال ۹۱ شروع شد ابتدا هیچ شناخت و اطلاعاتی در مورد بیماری ام.اس نداشتم. چه میدانستم این بیماری چیست؟ و چرا به سراغ من آمده است؟ فقط در آن زمان، چیزی که برایم غیرقابل تحمل به ...
1827دلنوشته ۲
چهار سال است که بیماری ام.اس دارم. زمانی که متوجه بیماری شدم زندگی ام را در حال فلج شدن می دیدم. به مدت دو هفته مدام گریه می کردم و آرزوی مرگ داشتم زیرا نگران دست و پا گیر شدن برای عزیزانم ...
1973دلنوشته ۱
زمستان سال ۸۸ بود و من دانشجوي حسابداري بودم. حالت تهوع، تاري ديد و لرزش صورت اذيتم ميکردند و اين علائم روز به روز بيشتر ميشد. بعد از مراجعه به دکتر و معاينه، اين علائم را به استرس شب هاي امتحان ...
2037- 1
- 2